۳ سناریویِ آخرالزمانی در مورد سیاست جهانی چین
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۲۱۹۴۴
به گزارش تابناک به نقل از فرارو، بسیاری از تحلیلگران و اندیمشندان حوزه روابط بین الملل، توجه ویژهای را جهت فهم بهتر و بیشترِ سیاست خارجی چین و کنشهای بین المللی آن معطوف میکنند. دلیل این مساله نیز روشن است. چین با برنامه ریزی و نگاهی هدفمند توانسته از کشوری هم ردیف با دولتهای ضعیف آفریقایی در دهه ۱۹۷۰ میلادی، به یک ابرقدرت جهانی در عصر حاضر تبدیل شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اندیشکدههای معتبر آمریکایی در تحلیلهای خود به این نکته اشاره دارند که چین میتواند تا قبل از سال ۲۰۵۰، جایگزین آمریکا شود. چینیها بیش از چهار دهه است که راهبرد توسعه تدریجی و مداوم قدرت خود با تمرکز بر گفتمان اقتصادیشان را در دستورکار قرار داده اند و عملا همه امکانات خود را به خدمت اهداف و منافع اقتصادی خود درآورده اند.
اساسا با تکیه بر همین نگاه نیز بوده که چین در فاصله میان سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ میلادی، از یک بازیگر پیرامونی در قاره آفریقا، به شریک اول تجاری این قاره تبدیل میشود. موقعیتی که چین هنوز هم آن را حفظ کرده است. چین در حوزه همسایگان خود و در مناطقی نظیر آسیای مرکزی و خاورمیانه نیز توانسته تا حد زیادی کشورها را به سمت خود جلب کند و منافع رقبای غربی اش را تضعیف کند.
حتی خودِ دولت آمریکا نیز در شرایط کنونی در مناسبات تجاری اش با چین، از تراز منفی برخوردار است و بیش از آنکه چین به آمریکا وابسته باشد، این آمریکا است که به چین نیازمند است.
چینیها با تمرکز بر مسائل اقتصادی سعی داشته اند تا جای ممکن از ایجاد تنش در عرصه بین المللی خودداری کنند و فضایی آرام را برای پیشبرد اهداف و منافع اقتصادی خود ایجاد کنند (کما اینکه اساسا پیشبرد دستورکارهای اقتصادی برای یک کشور، در فضایی پرتنش ممکن نیست).
با این همه، شمار قابل توجهی از تحلیلگران حوزه روابط بین الملل و چینشناسان معتقدند که در قالب سه سناریو، کاملا محتمل است که چینیها زمینه را برای آغاز جنگ جهانی سوم فراهم کنند و به بیان ساده تر، گزینههای آخرالزمانی را در سیاست جهانیشان فعال سازند.
اول اینکه دولت چین چندین سال است که به اعتبار آمارهای قابل توجه رشد و توسعه اقتصادی خود، توانسته هم در داخل این کشور و هم در عرصه بین المللی، آبروی قابل ملاحظهای را کسب کند. همین رشد اقتصادی موتور محرکه جاه طلبیهای اقتصادی و سیاسی رهبران چین در عرصه بین المللی بوده است. با این همه، برخی تحلیلگران بر این باورند که اگر روندِ رشد اقتصادی چین متوقف شده و یا معکوس گردد، شرایط برای چین تا حد زیادی تغییر خواهد کرد و این کشور با چالشهای جدی و عدیده ای، در ابعاد داخلی، منطقهای و بین المللی رو به رو خواهد شد.
به بیان سادهتر، چین دچار نوعی عدم توازن خواهد شد که میتواند تبعات به شدت منفی را برای آن به دنبال داشته باشد. هیچ بعید نیست که رهبران چین دست به یک ماجراجویی بزرگ نظامی بزنند که در نوع خود میتواند آغازگرِ جنگ جهانی سوم شود. تحولی که میتواند به نوعی بحرانهای بزرگ برای چین را به خارج از این کشور صادر کند.
دوم اینکه بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی در عرصه نظام بین الملل معتقدند که چینیها پس از آغاز جنگ اوکراین، رویکردی محتاطانه در پیش گرفته اند. در واقع، پکن سعی داشته نه همدست روسیه شناخته شود و نه این کشور را در جنگ رها کند.
سیگنالی که رهبران ارشد روسیه نیز به خوبی آن را درک کرده اند. فهمِ اینکه چرا چینیها یکچنین رویکردی را اتخاذ کرده اند چندان سخت نیست: "زیرا آنها مداخله صریح و آشکار در جنگ اوکراین به نفع روسیه را اقدامی به شدت هزینه زا و خطرناک برای مراودات بین المللی خود مخصوصا در حوزه اقتصادی و تجاری ارزیابی میکنند".
با این همه، چین بازیگری بی تفاوت نیز در مورد جنگ اوکراین و روسیه نیست و اگر شرایط به نحوی پیش رود که مثلا دولت روسیه و شخص پوتین به سمت یک شکست سخت و بزرگ پیش روند، هیچ بعید نیست که چین به صراحت و آشکارا به نفع روسیه کنشگری کند و حتی زمینه را برای درگیریهای بزرگ در عرصه نظام بین الملل نیز فراهم سازد. در واقع، چین با این مداخله خود سعی خواهد کرد تا از گسترش نفوذ کنشگران غربی مخصوصا آمریکا، اروپا و تشکیلات ناتو به نزدیکی مرزهایش جلوگیری کند.
درست به همین دلیل است که برخی تحلیلگران حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل معتقدند که شکست قطعی روسیه در قالب جنگ اوکراین، خط قرمزی چینیها است. آنها به هیچ عنوان نمیتوانند بپذیرند که یک قدرت مطرح شرقی در برابر جهان غرب شکست بخورد و از تبعات چنین تحولی نزد افکار عمومی خود و افکار عمومی جهان نگرانی دارند.
و در نهایت سوم اینکه ژنرالهای ارشد ارتش آزادیبخش چین و شخصِ رئیس جمهور این کشور "شی جین پینگ"، بارها و بارها باموضع گیریها و اقدامات مختلف خود نشان داده اند که حساسیت زیادی را در مورد مسائله تایوان دارند و قویا آن را بخشی از چین میدانند که از سرزمین مادری (چین) دور افتاده است. منطقهای که باید به طرحواره "یک کشور و دو سیستم" که پیشتر چین آن را در مورد هنگ کنگ و ماکائو پیاده کرده تن بدهد. چین اعلام کرده که فعالیتهای تحریک آمیز آمریکا که سیاست چین واحد را بپذیرفته، اما عملا کمکهای نظامی و اطلاعاتی قابل توجهی را به تایوان عرضه میکند به هیچ عنوان قابل قبول نیست.
چین صراحتا اعلام کرده که اگر تایوان به سمت اعلام استقلال حرکت کند، تردیدی نیست که چین به این جزیره حمله خواهد کرد و به صورت قهری آن را به تصرف خود در میآورد. همین امر بسیاری از اندیشمندان بزرگ حوزه روابط بین الملل را واداشته تا به این مساله اشاره داشته باشند که تایوان میتواند نقطه آغاز یک جنگ جهانی جدید در عرصه نظام بین الملل باشد.
جان میرشایمر نظریه پردازی بزرگ آمریکایی در حوزه روابط بین الملل تاکید دارد که قدرتی نظیر چین برای اینکه موقعیت و خیزش جهانی خود را تثبیت کند، ابتدا باید هژمونی اش را در محیط پیرامونی خود تثبیت کند و در این رابطه، تایوان اصلیترین حوزهای است که جهان غرب بر آن متمرکز شده و سعی دارد از طریق آن، چین را در پیرامونش مشغول سازد و برایش ایجاد چالش کند. مسالهای که میتواند به یک بحران بزرگ در سیاست جهانی در قالبی نظیر آغاز یک جنگ جهانی جدید ختم شود.
منبع: تابناک
کلیدواژه: گروه واگنر معصومه آباد عید غدیر هانی کرده آلبانی آمریکا چین روسیه گروه واگنر معصومه آباد عید غدیر هانی کرده آلبانی حوزه روابط بین الملل جنگ اوکراین بین المللی جنگ جهانی چینی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۲۱۹۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشبینی رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۲۴
طبق پیشبینی صندوق بینالمللی پول، رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۲۴ از قاره آسیا حاصل میشود.
به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، اقتصادهای جهانی پس از هر رکود اغلب قویتر از همیشه به شرایط پیش از رکود باز میگردند، مگر اینکه در مسیر خود با موانع جدیدی برخورد کنند. اقتصاد جهانی پیش از شیوع کووید -۱۹ در مسیر سریعترین بهبود پس از رکود اقتصادی از زمان جنگ جهانی دوم قرار داشت. این بیماری همهگیر کسبوکارها را تعطیل، سفرها را متوقف و زنجیرههای تأمین را مختل کرد.
پس از کرونا کشورها و مناطق متعددی فرآیند بهبود اقتصادی را آغاز کردند، با این حال درگیری میان روسیه و اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ شرایط را تغییر داد و کمتر از دو ماه بعد، صندوق بینالمللی پول پیشبینی چشمانداز اقتصاد جهانی قبلی خود را ۱.۳ درصد کاهش داد و به ۳.۶ درصد برای سال جاری و سالهای بعد رساند. اعداد واقعی حاکی از رشدی حتی کمتر از تخمینها بود و در سال ۲۰۲۲ به ۳.۴ درصد و در سال ۲۰۲۳ به ۳.۲ درصد رسید.
اقتصاد جهان پیش از شرایط اوکراین نیز همچنان با تأثیرات همهگیری، تورم شتابزده، قرنطینههای طولانیمدت، اختلال در زنجیرههای تأمین جهانی، افزایش چندپارگی ژئوپلیتیکی، تأثیرات تغییرات آبوهوایی و مواردی از این قبیل دستوپنجه نرم میکرد، با این حال در حالی که تأثیر هر یک از این مؤلفهها در طول زمان شاهد نوسان بود، دستورالعمل رشد اقتصادی کند تا حد زیادی ثابت ماند.
آسیا، مرکز رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۲۴هر چند گمان میشود که رشد منفی و آهسته اقتصادی بیشتر بر کوچکترین و شکنندهترین کشورهای جهان تأثیر میگذارند، واقعیت در اغلب موارد برعکس است و نهتنها بسیاری از کشورهای نوظهور کوچک در میان اقتصادهای با رشد سریع در جهان، بلکه در میان کشورهایی قرار دارند که در سالهای اخیر توسعه آهسته یا نزدیک به صفر را تجربه کردهاند.
طبق پیشبینی صندوق بینالمللی پول، تقریباً ۶۰ درصد از رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۲۴ از قاره آسیا حاصل میشود و پیشبینی میشود کشورهایی مانند مالزی و چین بیش از چهار درصد، اندونزی، بنگلادش و ویتنام حدود پنج درصد یا بیشتر و فیلیپین، مغولستان و هند بیش از ۶ درصد رشد کنند. این اقتصادها دقیقاً به این دلیل رشد خواهند کرد که در مقایسه با کشورهای بالغ و توسعهیافته جمعیتی جوانتر و فضای بیشتری برای رشد دادند، زیرساختهای خود را بهبود میبخشند، سرمایهگذاریهای جدید میکنند.
با این وجود سایر بازارهای نوظهور و مرزی، بهویژه آنهایی که هنوز بار سنگین هزینههای غذا و سوخت را متحمل میشوند، وضعیت بسیار بدتری خواهند داشت و چالشهای بحران چندوجهی کنونی برای آنها شدیدتر است. این چالشها شامل افزایش فشار مالی، سقوط تقاضای داخلی و خارجی و بیثباتی سیاسی است. این کشورها در حال حاضر نیز در حال تحمل یک رکود عمیق و طولانیمدت هستند که پتانسیل متوقف یا معکوس کردن تمام دستاوردهای بهدستآمده آنها در دهههای گذشته را دارد.
بنابراین کووید -۱۹ باعث اولین افزایش فقر جهانی در بیش از دو دهه اخیر شد و افزایش تورم و اثرات درگیری در اوکراین شرایط را سختتر کرد. جنگ رژیم اسرائیل و غزه نیز در وهله کنونی رشد و سرمایهگذاری را در کل منطقه کاهش داده است. به این ترتیب در حالی که اوکراین پس از سقوط تقریباً ۳۰ درصدی اقتصاد در سال ۲۰۲۲، بازگشتی متوسط را تجربه کرده است، وضعیت مالی و سیاسی در کشورهای کرانه باختری و غزه، همچنین کشورهای درگیر با خشونت و درگیری مانند سوریه، اریتره و افغانستان بهحدی نامطمئن است که صندوق بینالمللی پول آنها را بهطور کامل از پیشبینیهای اقتصادی خود حذف کرده است.
کد خبر 750243